در این آموزش زبان انگلیسی از مجله اینترنتی پاسخ ها با معنی کلمه sovereign به فارسی و انگلیسی در خدمت شما کاربران عزیز هستیم امیدواریم این مطلب برای شما عزیزان مفید واقع شود.
معنی کلمه sovereign
نوع کلمه : صفت
کابرد :
معادل کلمه sovereign در دیکشنری فارسی
طرفدار/ فرمانروا/ سایس/ پادشاه/ سلطان/ شهریار/ با اقتدار/ دارای قدرت عالیه / برتر
مترادف کلمه sovereign
absolute
supreme
جملات با کلمه sovereign
.the sovereign virtue of a good judge is brevity
بزرگترین حسن یک قاضی خوب ایجاز است.
.he holds sovereign power in the country
او در کشور قدر قدرت است.
.In March 188 she became the first British sovereign to set foot on Spanish soil
در مارس 188 او اولین حاکم بریتانیا بود که پا در خاک اسپانیا گذاشت.
.In England, the sovereign reigns but does not rule
در انگلستان، حاکمیت سلطنت می کند اما حکومت نمی کند.
.The sovereign goes throughout the British Isles
حاکمیت در سراسر جزایر بریتانیا می رود.
کلمات شبیه به sovereign
sou’wester
souvlaki
souvenir
southwestern
southwest
sovereign state
sovereignty
soviet
soviet union
sow