در این آموزش زبان انگلیسی از مجله اینترنتی پاسخ ها با معنی کلمه root به فارسی و انگلیسی در خدمت شما کاربران عزیز هستیم امیدواریم این مطلب برای شما عزیزان مفید واقع شود.
معنی کلمه root
نوع کلمه : اسم
معادل کلمه root در دیکشنری فارسی
ریشه/ اصل/ زمینه/ پایه/ اساس/ بنیاد/ عنصر/ بن/ بنیان/ فرزند/ اصول/ سر چشمه
مترادف کلمه root
source
جملات با کلمه root
root the cuttings in good soil
قلمه ها را در خاک خوب بکار.
These plants have really deep roots
این گیاهان ریشههای بسیار عمیقی دارند.
the root of all his misfortunes was cupidity
ریشه ی تمام بدبختی های او آزمندی بود.
the root of some changes cannot be easily diagnosed
ریشه ی برخی دگرگونی ها را نمی توان به آسانی تشخیص داد.
money is the root of all evil
پول ریشه ی همه ی اهریمنی ها است
کلمات شبیه به root
rooster
roost
roomy
roommate
roomer
root about
root beer
root cause
root crops
root to