در این آموزش زبان انگلیسی از مجله اینترنتی پاسخ ها با معنی کلمه progress به فارسی و انگلیسی در خدمت شما کاربران عزیز هستیم امیدواریم این مطلب برای شما عزیزان مفید واقع شود.
معنی کلمه progress
نوع کلمه : فعل
کاربرد :
[گذشته: progressed] – [گذشته کامل: progressed]
معادل کلمه progress در دیکشنری فارسی
پیشرفت کردن / بهبود یافتن / پیش رفتن
مترادف های کلمه progress
advance
develop
go
make progres
متضاد های کلمه progress
deteriorate
regress
جملات با کلمه progress
.As the war progressed, more and more countries became involved
همانطور که جنگ پیش می رفت، کشورهای بیشتری درگیر می شدند.
.My Spanish never really progressed
زبان اسپانیایی من هیچوقت واقعا پیشرفت نکرد.
.progress in the peace talks is rather promising
پیشرفت مذاکرات صلح امید بخش است.
.economic progress is not the only bench mark for success
پیشرفت اقتصادی یگانه سنجه ی موفقیت نیست.
.snow delayed our progress
برف پیشرفت ما را کند کرد.
کلمات شبیه به progress
programming language
programming
programmer
programme
program
progress chaser
progression
progressional
progressive
progressive lens