در این آموزش زبان انگلیسی از مجله اینترنتی پاسخ ها با معنی کلمه count به فارسی و انگلیسی در خدمت شما کاربران عزیز هستیم امیدواریم این مطلب برای شما عزیزان مفید واقع شود.
معنی کلمه count
نوع کلمه : فعل
کاربرد :
[گذشته: counted] – [گذشته کامل: counted]
معادل کلمه count در دیکشنری فارسی
شمار/ حساب کردن/ شمردن/ پنداشتن
مترادف های کلمه count
find the sum of
calculate
جملات با کلمه count
The diet is based on counting calories.
.این رژیم بر اساس شمارش کالری است
We’re still waiting for the votes to be counted.
.ما هنوز منتظر شمرده شدن رایها هستیم
count against
به ضرر (کسی) تمام شد
count among
در زمره ی (چیزی) حساب کردن،به شمار آوردن
count in
(جزو دسته یا برای فعالیتی) پذیرفتن
کلمات شبیه به count
counselor
counsellor
counselling
counseling
count down
count noun
count on
countable
countdown
counted