در این آموزش زبان انگلیسی از مجله اینترنتی پاسخ ها با معنی کلمه hem به فارسی و انگلیسی در خدمت شما کاربران عزیز هستیم امیدواریم این مطلب برای شما عزیزان مفید واقع شود.
معنی کلمه hem
نوع کلمه : اسم
معادل کلمه hem در دیکشنری فارسی
سجاف، لبه، سبحاف اهم، احاطه کردن، سجاف کردن، سینه صاف کردن، لبه دار کردن
جملات با کلمه hem
the hem of a bucket is thicker than the rest of it
لبه ی سطل از بقیه ی آن ضخیم تر است.
i undid the hem of my overcoat to make it longer
سجاف پالتو خود را شکافتم تا آن را بلندتر کنم.
there was a green hem of trees around the lake
دورتادور دریاچه را حاشیه ی سبزی از درخت فرا گرفته بود.
the skirt flares at the hem
دامن هرچه پایین تر می رود گشادتر می شود.
Turn under and hem the outer edges.
لبه های بیرونی را زیر و سجاف کنید
کلمات شبیه به hem
helter-skelter
helpline
helplessness
helplessly
helpless
hematic
hematologist
hematology
hematuria
hemisphere